مبانی نظری وپیشینه تحقیق اختلال های ارتباطی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق اختلال های ارتباطی

اختلال های ارتباطی

ارتباط یک واقعه روزمره است. ما هر روز بارها و بارها ارتباط برقرار می کنیم. ما در رستوران غذا سفارش می دهیم، از دوستمان به جهت لطفی که در حق ما کرده است تشکر می کنیم، در کلاس سوال می پرسیم، در وضعیت های اضطرارای درخواست کمک می کنیم. زندگی ما در بسیاری از جنبه های اساسی حول محور ارتباط می چرخد. با وجود اهمیت و حضور دائمی ارتباط در زندگی، به ندرت در مورد آن می اندیشیم، مگر آن که در رابطه با آن مشکلی وجود داشته باشد. ارتباط همچنین یکی از پیچیده ترین فرایندهایی است که انسان ها به آن مبادرت می ورزند. گفتار و زبان دو جزء ارتباط هستند که بسیار با هم مرتبطند. وجود مشکلاتی در هر یک از آن ها می تواند زندگی فرد را  به طور قابل ملاحظه ای زیر تأثیر قرار دهد. به دلیل پیچیدگی آن ها، تعیین علت مشکل در این زمینه کار بسیار پیچیده ای است.

ارتباط عبارت است از تبادل آراء، عقاید یا حقایق بین فرستنده و گیرنده. ارتباط مستلزم آن است که فرستنده (فرد یا گروه) پیامی را ساخته و انتقال دهد و گیرنده این پیام را رمزگشایی کرده و درک کند (برن اشتاین، ۱۹۹۷؛ به نقل از علیزاده و همکاران، ۱۳۸۹). بنابراین فرستنده و گیرنده در فرایند ارتباط با هم شریک هستند. شاید ارتباط مهم ترین ابزار ما در تعامل ما با محیطمان باشد. بخشی از این ابزار شامل کاربرد گفتار و زبان است.

گفتار و زبان اگرچه با هم مرتبطند امّا مترادف هم نیستند. گفتار نمود قابل شنیدن زبان است. گفتار وسیله بیان زبان است امّا تنها وسیله آن نیست. زبان ارائه کننده پیامی است که در گفتار وجود دارد. زبان بدون گفتار      می تواند وجود داشته باشد نظیر زبان اشاره مورد استفاده افراد ناشنوا، و گفتار بدون زبان مانند گفتار پرندگانی که برای حرف زدن تربیت شده اند خواهد بود. ارتباط مفهوم گسترده تری است. زبان بخشی از ارتباط است. گفتار اغلب بخشی از زبان در نظر گرفته می شود، اگر چه زبان می تواند بدون گفتار وجود داشته باشد (علیزاده و همکاران، ۱۳۸۹).

۱-۴-۲- رشد زبان

رشد زبان فرایند پیچیده ای است. به طور معمول، کودکان خردسال در فراگیری زبان از چندین مرحله عبور          می کنند که از مرحله پیش کلامی تا استفاده از کلمات در جمله ها را شامل می شود. برون داد کلامی اولیه نوزاد اساساً محدود به گریه کردن است، که معمولاً با ناراحتی او ربط دارد مانند گرسنگی، درد یا کثیف یا خیس شدن. طولی نمی کشد (یعنی در حدود ۲ ماهگی) که کودکان شروع به غان و غون می کنند و همچنین گریه سر           می دهند، و با صداسازی های خود نسبت به لذت و ناراحتی واکنش نشان می دهند. آن ها در حدود ۳ تا ۶ ماهگی شروع به هجاگویی می کنند که شامل تولید برخی از صداهای همخوان و واکه است. در این زمان، کودکان در هنگام تنهایی دائماًً صداسازی می کنند، ظاهراً صداسازی خود را آزمایش می کنند و نه این که ضرورتاً سعی در برقراری ارتباط با کسی داشته باشند (پوکت[۱]، ۲۰۱۶). آن ها همچنین هنگامی که والدین یا دیگران در کنارشان هستند و با آن ها بازی می کنند یا به شکلی با آن ها سروکار دارند، هجاگویی می کنند. اولین کلمه ای که کودک بر زبان       می آورد واقعه ای مهم پس از انتظاری طولانی است. در واقع والدین مشتاق به صداهایی که بر ذهن مشاهده گران عینی تر اثر می گذارد و احتمالاً هیچ معنایی برای خود کودک ندارد، کلمه نسبت می دهند. آنچه که اغلب رخ می دهد این است که کودک شروع به زنجیره سازی صداهایی کرده که گاهی شبیه به کلمه از آب در می آید که شامل گفته هایی مثل «دد» و «ماما» هستند. به نظر می رسد هنگامی که کودک واقعاً شروع به گوش کردن به گفتار بزرگسالان می کند، تبادل ها یا مکالمه ها رخ دهند، که وقتی پدر یا مادر می گویند دد، کودک با گفتن دد به آن ها پاسخ می دهد. اگر چه این نوع تبادل شبیه به مکالمه به نظر می رسد امّا تولید کلامی کودک فقط توسط نزدیکان کودک (مثلاً والدین یا خواهر و برادر) درک می شود، افرادی غیر از اعضای نزدیک خانواده ممکن است کلاً نتوانند معنی آن را بفهمند. والدین اغلب برای نزدیک شدن کودک به کلمه ها از تقویت کننده بسیار زیادی مثل تحسین کودک با آهنگی پرهیجان یا در آغوش گرفتن او استفاده می کنند.

تعیین زمان اولین کلمه حقیقی کودک کاملاً مشخص نیست امّا معمولاً بین ۹ و ۱۴ ماهگی رخ می دهند. این کلمه ها اغلب شامل پژواک (تکرار شنیده ها) یا پاسخ های تقلیدی بر مبنای صحبت های اطرافیان کودک است. این کلمه ها در ابتدا ممکن است هیچ معنایی نداشته باشند، گرچه خیلی زود به افراد یا اشیاء محیط نزدیک کودک مثل بابا، ماما یا شیر نسبت داده می شوند. زنجیره ای از دو تا سه کلمه که شبیه به جمله هستند، نوعاً بین ۱۸ و ۲۴ ماهگی شروع می شوند. در این مرحله تردید کمی در مورد معنا وجود دارد زیرا کودک می تواند به وضوح به دیگران  تفهیم کند که چیزی می خواهد. کودک در این مرحله معمولاً با ترتیب فاعل- فعل- مفعول، نسبتاً به درستی از نحو استفاده می کند.

بیشتر کودکان دارای رشد عادی زبان در سنین ۳ و ۴ سالگی قادر به استفاده از تمامی ساخت های اصلی نحو هستند. در ۵ سالگی به طور متوسط از جمله های ۶ کلمه ای استفاده می کنند. کودکی که رشد عادی زبان دارد، بین سنین  ۴ و ۸ سالگی تقریباً تمام صداهای گفتاری را به درستی و در بافت آن تولید می کند. برخی از مطالعات نشان می دهند که مهارت های درکی کودک قبل از توانایی های بیانی زبان او ظاهر می شوند (کیت، ۱۹۹۹). بنابراین، کودکان بسیار بیشتر از آنچه که بیان می کنند، می فهمند. بیشتر کودکان خیلی زود در سن ۶ تا ۹ ماهگی درک زبان را نشان می دهند و اغلب به دستورهایی مثل «نه – نه» و نام خود پاسخ می دهند (پوکت، ۲۰۱۶).

در جدول زیر مراحل رشد زبان کودک نشان داده شده است:

سن رفتار
تولد گریه کردن و تولید صداهای فیزیولوژیک دیگر
۱ تا ۲ ماه غان و غون و گریه
۳ تا ۶ ماه هجاگویی و همچنین غان و غون گفتن
۹ تا ۱۴ ماه اولین واژه
۱۸ تا ۲۴ ماه اولین جمله ها و کلمه ها
۳ تا ۴ سال استفاده از تمام ساخت های نحوی پایه
۴ تا ۸ سال تولید صحیح تمام صداهای گفتاری در بافت

جدول ۱-۲- رشد زبانی و پیش زبانی بهنجار (کلیفورد و هاردمن، ۲۰۱۶؛ به نقل از علیزاده و همکاران، ۱۳۸۹)

 

۲-۴-۲- اختلال های زبان

گسیختگی جدی در فرایند فراگیری زبان می تواند به اختلال های زبان منجر شود. چنین رشدهای ناهنجاری ممکن است شامل درک (فهم) یا بیان در زبان نوشتاری یا گفتاری می شود (برن اشتاین، ۱۹۹۷؛ به نقل از علیزاده و همکاران، ۱۳۸۹). این اختلال ها ممکن است در یک یا چند جزء زبان رخ دهد. از آن جایی که زبان یکی از پیچیده ترین مجموعه های رفتاری انسان است، بنابراین، اختلال های زبانی نیز پیچیده هستند و مشکلات پیچیده ای را در ارزیابی به وجود می آورند. زبان شامل حافظه، یادگیری، ادراک و پردازش پیام و مهارت های بیانی است. فرد دارای اختلال زبانی ممکن است  نارسایی در هر یک از این حوزه ها داشته باشد و شناسایی ماهیت این مشکل ممکن است به دشواری انجام شود (جانسون و اسلمکا[۲]، ۲۰۱۶). افزون بر این، مشکلات زبانی ممکن است به شکل تأخیر یا اختلال زبانی بروز کند.

تأخیر زبان، هنگامی رخ می دهد که سرعت عادی رشد عقب بیفتد امّا توالی منظم رشد سالم باقی بماند. در خردسالان دارای تأخیر زبانی، رشد از الگو یا دوره تحول عادی تبعیت می کند امّا به طور قابل ملاحظه ای کندتر از رشد بیشتر کودکان همان سن است. به عبارت دیگر، کودکان مبتلا به تأخیر زبان از قواعد زبانی شاخص کودکان کوچکتر از خود استفاده می کنند. اصطلاح اختلال زبان از این نظر با تأخیر زبان فرق دارد که در آن فراگیری زبان منظم یا متوالی نیست؛ کودک دارای اختلال زبان، رفتار زبانی قاعده مند را به صورت متوالی کسب نمی کند.

اختلال های زبان، شامل مشکلاتی در فهم و کاربرد زبان در ارتباط بدون در نظر گرفتن نظام سامانه ی نمادی به کار گرفته است (گفتاری، نوشتاری و غیره). شکل، محتوا و یا کارکرد زبان ممکن است در برگیرنده ی موارد زیر باشند:

  • شکل زبان شامل: ترکیب صداها (واج شناسی)، ساختن اشکال کلمه مثل جمع و زمان های فعل (تکواژشناسی[۳]) و ساختن جملات (نحو) است.
  • محتوای زبان: به قصد و معنایی که افراد از کلمات و جملات دارند، اشاره دارد (معناشناسی).
  • کارکرد زبان: استفاده از زبان به عنوان وسیله ای برای برقراری ارتباط است و همچنین به رفتار غیر کلامی و آواسازی[۴] که الگوی استفاده از زبان را شکل نمی دهد، اشاره دارد (کاربردشناسی) (هالاهان و کافمن، ۲۰۱۷؛ به نقل از علیزاده، صابری، هاشمی و محی الدین، ۱۳۹۰).

۳-۴-۲-  انواع اختلال های زبان

۱-۳-۴-۲- اختلال های زبان درکی

افراد دارای اختلال های زبان درکی در درک گفته های دیگران مشکل دارند. در بسیاری از موارد، مشکلات زبان درکی در کودکان هنگامی مورد توجه قرار می گیرد که آن ها از دستور افراد بزرگسال اطاعت نمی کنند. این کودکان ممکن است بی توجه به نظر برسند، گویی که به دستور گوش نمی دهند، یا ممکن است در پاسخ گویی خیلی کند باشند. افراد دارای اختلال زبان درکی مشکل شدیدی در فهم پیام های دیگران دارند و ممکن است فقط قسمتی یا هیچی از پیام گفته شده را پردازش کنند (کیت[۵]، ۱۹۹۹). آن ها در پردازش زبان که در واقع نیمی از زبان است مشکل دارند (نیم دیگر تولید زبان است). پردازش زبان عبارت است از گوش کردن و تفسیر زبان گفتاری. اختلال های زبان درکی به صورت نشانه ای پرمخاطره برای سایر ناتوانی ها به نظر می رسد و ممکن است تشخیص داده نشود زیرا از مشکلات آشکار تولید زبان نیست (تاپل برگ و شایپرو[۶]، ۲۰۱۶).

۲-۳-۴-۲- اختلالات زبان بیانی

افراد دارای اختلال های زبان بیانی در تولید زبان یا در تدوین و استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری مشکل دارند. افراد دارای اختلال زبان بیانی ممکن است واژگان محدود داشته باشند و در همه موقعیت ها از مجموعه کلمه ها از یکسان استفاده کنند. اختلال زبان بیانی ممکن است به صورت گقتار نارس ظاهر شود، که اغلب به مشکلات تعاملی منجر می شود (ویکاری[۷] و همکاران، ۲۰۱۶). افراد دارای اختلال های بیانی همچنین از علایم دستی و بیان چهره ای[۸] برای برقراری ارتباط استفاده می کنند. اختلال در زبان بیانی ممکن است اکتسابی و یا ناشی از رشد باشد. در اختلال نوع اکتسابی، اشکال در زبان بیانی پس از یک دوره ی رشد عادی و در نتیجه ی یک بیماری عصبی یا بیماری جسمانی (مانند آنسفالیت، آسیب سر و تشعشع) رخ دهد، در نوع مرتبط با رشد، اختلال در زبان بیانی با یک آسیب عصبی با منشأ شناخته شده رابطه ندارد. هر گاه اختلال در زبان بیانی اکتسابی باشد، مشکلات گفتاری اضافی در آن شایع است که امکان دارد شامل مشکلات حرکتی تلفظ، اشتباهات واج شناختی، کندی گفتار، تکرار هجاها، الگوهای فشار و آهنگ یکنواخت باشد. کناره گیری اجتماعی و برخی اختلال های روانی مانند اختلال نارسایی توجه – بیش فعالی عموماً با اختلال در زبان بیانی همراه است، همچنین اختلال در زبان بیانی ممکن است با نابهنجاری هایی در الکتروانسفالوگرام و تصویربرداری عصبی با نارساگویی عضوی یا کنش پریشی و سایر علایم عصبی همراه باشد. اختلال در زبان بیانی از نوع مربوط به رشد معمولاً تا ۳ سالگی شناسایی می شود، هر چند انواع خفیف تر آن تا رسیدن به اوایل نوجوانی که زبان معمولاً پیچیده تر می شود ممکن است آشکار نشود. اختلال در زبان بیانی از اکتسابی نیز آغازی ناگهانی دارد. برآوردهای شیوع نسبت به سن کودکان تغییر می کند. در کودکان زیر ۳ سال، تأخیرهای زبانی بسیار رایج است و در ۱۰ تا ۱۵ درصد کودکان رخ می دهد. برآوردهای شیوع در سن آغاز دبستان تقریباً ۳ تا ۷ درصد است. نوع مربوط به رشد اختلال زبان بیانی شایع تر از نوع اکتسابی آن است و نیز در پسران شایع تر از دختران است (کاپلان و سادوک، ۲۰۱۸؛ به نقل از رضاعی، ۱۳۸۷)………………………….

………………………

……………………

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

نوزده − 18 =

0