مبانی وپیشینه نظری اُمید به زندگی

مبانی وپیشینه نظری اُمید به زندگی

اُمید به زندگی:

یکی دیگر از جنبه های روان شناختی اُمید به زندگی می باشد که ارتباط نزدیکی با اضطراب اجتماعی و تصور بدنی دارد که هر چقدر اُمید در افراد پایین باشد به همان میزان اضطراب بیشتری را تحمل می کنند و از نظر شاخص تصور بدنی احساس کهتری بیشتری می کنند.  از نظر اشنایدر[۱] (۱۹۹۵)، اُمید یک هیجان انفعالی نسیت که تنها که در لحظات تاریک زندگی پدیدار می شود بلکه فرآیندی شناختی است که افراد به وسیله آن، فعالانه اهداف خود را دنبال می کنند. ار نظر اشنایدر اُمیدواری فرآیندی است که طی آن افراد ۱- اهداف خود را تعیین می کنند ۲- راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف خلق می کنند ۳-انگیزه لازم برای به اجرا در آوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کنند. این سه مؤلفه به عنوان اهداف، تفکر گذرا و تفکر عامل (کار گزار) شناخته می شوند. اهداف، نقاط پایان رفتارهای هدفمند هستند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷). به عبارت دیگرتقریباً همه آنچه که یک فرد انجام می دهد به سمت دستیابی به یک هدف است. هدف شامل هر چیزی است که فرد مایل به دستیابی انجام و تجربه یا به خلق آن است (اشنایدر و همکاران، ۲۰۱۶).

علاوه بر این درنظریه اُمید، اهداف منبع اصلی هیجان هستند. هیجان مثبت ناشی از دستیابی به هدف یا تصور شدن نزدیک شدن به آن است، در حالی که هیجان منفی ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اشنایدر، ۲۰۱۶ ). با توجه به پیوند بین دستیابی به  هدف و عاطفه مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و کاملاً قابل دستیابیست. اما افراد دارای اُمید بالا معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی از عدم قطعیت و سطح دشواری متوسط باشند (اشنایدر، ۱۹۹۴)، تفکر گذرا، توانایی ادراک شده ی فرد برای شناسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است (اشنایدر، ۱۹۹۴). از آنجا که برخی طرح ها و نقشه ها ممکن است با شکست مواجه شوند، افراد دارای اُمید بالا، به منظور مقابله با موانع احتمالی، چندین گذرگاه را در نظر می گیرند. (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۶، ایرونیگ و همکاران، ۱۹۹۸). لازم به ذکر است که آثار سودمند اُمید ناشی از توانایی واقعی در ایجاد گذرگاه ها نیست بلکه ناشی از این ادراک است که چنین گذرگاه هایی در صورت لزوم می توانند تولید شوند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱).

تفکر عامل (کارگزار)، تفکری است که افراد در مورد توانایی خود برای شروع و تداوم حرکت در مسیر انتخاب شده به سمت هدف دارند (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۹). این افکار در خود گویه های مثبت همچون ” من می توانم این کار را انجام دهم” یا “رها نخواهم کرد” نمایان می شود (اشنایدر و همکاران ، ۱۹۹۸). تفکر عامل، فرد را برای شروع و حفظ حرکت در طول مسیر به سمت هدف بر می انگیزد.

این سه مولفه اُمید (هدف، تفکر گذرگاه و تفکر عامل) بر یکدیگر اثر متقابل دارند (کار، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). تعیین اهداف مهم منجر به افزایش انگیزه می شود. و این انگیزه برانگیخته شده به نوبه ی خود ممکن است به یافتن گذرگاه کمک کند.

آثار سودمند سازه های مثبت (مثل خوش بینی و اُمید) بر سلامت جسمانی و روانی در تحقیقات مختلف تأیید شده است (شیر، کارور و بریدجز، ۲۰۱۶). در این میان سازه اُمید توجه فزاینده ای را به خود اختصاص داده است (اشنایدر، ۲۰۱۶). پس از طرح نظریه اُمید از جانب اشنایدر و همکاران (۱۹۹۱)، و ایجاد مقیاسی برای اندازه گیری آن، حجم وسیعی از پژوهش ها به برسی رابطه اُمید با متغیرهای مختلف سلامت روانی و حتی جسمانی پرداختند. به عنوان مثال تحقیقات مختلف نشان دادند که اُمید با عاطفه مثبت  (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷) همبستگی مثبت دارد و همچنین به طور منفی با افسردگی (الیوت، ویتی، هریک، هافمن، ۱۹۹۱، اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱، اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۷، چانگريال رند، استرانک و دی سیمون، ۱۹۹۹، ماگالتا و اُلیور، ۱۹۹۹، چنج، ۲۰۱۶، ونر، ۲۰۱۷، فلدمن و اشنایدر، ۲۰۱۷)، اضطراب (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۱)، از نظر اشنایدر (۱۹۹۴) ملامت و افسردگی با انسداد یا عدم تحقق اهداف رابطه دارد که برای فرد اهمیت بسیار زیادی دارد. اُمید پایین می تواند سطح افسردگی و نقص روانی اجتماعی پائین تری را پیش بینی کند (الیوت ویتی، هافمن، ۱۹۹۱).

رابینسون (۱۹۸۳، به نقل از اسلامی نسب)، معتقد است اُمید یکی از پایه های اصولی توازن و قدرت روانی است که مشخص کننده دستاوردهای زندگی است. اُمید، توانایی باور یک احساس بهتر از آینده است. اُمید با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک می کند تا سیستم بتواند تجارب نو را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و در نتیجه اُمید، انسان را به تلاش و کوشش واداشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می کند و اُمید یکی از نشانه های سلامت است (امینی، ۱۳۸۸).

اُمید یکی ازویژگی های زندگی است که ما را به جستجوی فردایی بهتر وا می دارد. اُمید یعنی موفقیت و آینده بهتر برای زیستن، هنگامی که اُمید در دل و ذهن وجود داشته باشد، شادی و سرور در زندگی حضور خواهد داشت. سیلیگمن و زیکزنتمیهالی[۲] (۲۰۱۶)، روانشناسی طی ۶۰ سال گذشته به گونه ای گسترده به علم تبدیل شده است آنها چنین پیشنهاد می کنند که روان شناسان نه تنها باید به این موضوع که با رخدادهای قبلی زندگی کنار بیاید و آنها را درمان کنند، بپردازند بلکه باید به فهم آن چیزهایی که زندگی را ارزشمند می سازند نیز کمک کنند. دینر (۲۰۱۶)، بر این باور است که حتی در جوامع مادی، دستیابی به اشیای مادی فقط به میزان متوسطی به احساس شادی مربوط است. پژوهش نشان داده است که شرایط زندگی خانوادگی، دوستان همدل و زمان کافی برای انجام علائق گوناگون با شادمانی مربوط است. دینر توصیه می کند همان گونه که شاخص های ملی برای تولید، تمرکز دارند، کشورها باید چگونگی تداوم و شدت احساس خشنودی و شادی افراد را در موقعیت های مختلف زندگی اندازه گیری کنند.

در تعریف دیگر اُمید می توان گفت به خود اُمید داشتن، برابر با اعتماد به خویش است. برای داشتن هر یک از این دو، داشتن هر دو ضرورت دارد. در معنای اُمید، اعتقاد بر این است که شخص می تواند نیروهای خلاقه ی خویش را در راه بهبود چگونگی زندگیش به کار برد. برای به اجرا در آوردن این کار، نیازمند اعتماد هستند و اعتماد از رفتار پدید می آید نه از آرزو کردن یا تفکر درباره ی چیزی. اُمید بخش ذهنی و اعتماد، بخش رفتاری است و باید با این اندیشه آغاز کرد که هیچ چیز چاره پذیر نیست. صرف نظر از هر گونه شرایط باز هم می توان تصمیم به تفکر اُمیدوارانه گرفت و این کار شخص را یاری می دهد که رفتارهای اعتمادآمیز را برگزیند  (دایر[۳]، ۱۹۹۱؛ ترجمه نیک فطرت،  ۱۳۸۸).

اُمیدواری، درخواستی است که یک فرد برای آینده خود دارد (کلارک، کیزان[۴] ،۲۰۱۶؛ ون دانگن[۵] ،۱۹۹۸). اُمید، ادراک افراد در رابطه با توانایی های گسترش راهبردها در جهت رسیدن به هدف و حفظ انگیختگی تا رسیدن به هدف را نشان می دهد ( اشنایدر و لوپز، ۲۰۱۷). اُمید در بردارنده تصورات و توجه افراد به آینده است و با این تصور که احتمال دارد نتایج مثبت حاصل گردد، باعث تلاش فرد می شود. هر نوع مفهوم سازی از اُمید، ویژگی های چند بُعدی، چویایی، آینده نگر و فرآیند نگری آن را منعکس می کند (مک کلمنت و چوکنیوف[۶]، ۲۰۱۸؛ بالجانی و همکاران، ۱۳۹۰).

مطابق نتایج برخی از پژوهش ها، افراد اُمیدوار و شادمان، روابط اجتماعی قویتری با دوستان، همسر، همسایگان و بستگان خود دارند (فردیکسون[۷]، ۲۰۱۸، گیلتی[۸] و همکاران، ۲۰۱۷، دانر و همکاران، ۲۰۱۶، فاولر و کریستاکیز[۹]، ۲۰۱۸).

وضعیت اُمید به آینده، پیامدهای مختلفی برای افراد در پی دارد که در بالاترین سطح آثار خود را در قالب پیشرفت یا رکود و توقف جامعه نشان می دهد ( قریشی، ۱۳۸۸).

به اعتقاد اشنایدر، برگزیدن  هدف های مناسب و تلاش برای رسیدن به آنها، همان چیزی است که می توان به آن تفکر هدفمدار یا اُمید گفت (نصیری و جوکار، ۱۳۸۷) ریمان[۱۰] (۱۹۹۷)، نیز تعیین هدف، نیروی راهیابی و نیروی اراده را سه جزء اصلی اُمید تعریف کرد (علی پور و اعراب شیبانی، ۱۳۹۰).

جون و نیکولای چوک[۱۱] (۱۹۹۸)، اُمید را با هفت مؤلفه  مشخص می کنند که در زبان انگلیسی با حرف “c” شروع می شوند و نشان کنارآیی، اقدام، شادی، اجرا، ارتباط، خُلق و جمع گرایی است (قریشی، ۱۳۸۸).

نااُمیدی، حالت تکان دهنده ای است که با احساس عدم امکانات، ناتوانی و بی علاقگی آشکار می شود و فرد در اثر نااُمیدی به شدت غیر فعال شده و نمی تواند موقعیت های زندگی را بسنجد و در نتیجه این مشکلات، قدرت تطبیق با تغییرات زندگی را ندارد. همچنین اُمید و نااُمیدی با هدف های فرد و امکان موفقیت او و رسیدن به هدف ها تأثیر دارد. در واقع نااُمیدی، رسیدن به هدف را مشکل می کند و روابط بین فردی دچار اختلال می شود (اشنایدر، ۱۹۸۰؛ به نقل از اسلامی نسب،۱۳۷۳).

فرانکل معتقد است که افراد نااُمید، افسرده و بی قرار و آنهایی که احساس تنهایی می کنند غالباً از بی معنایی و پوچی زندگی شکایت دارند. در زندگی هیچ چیز آنها را به خود پایبند نمی شازد و برایشان ارزشی ندارد  (رحیمیان، ۱۳۷۷).

اُمید، به اختیار خود انسان است و از آنجا ناشی می شود که تصمیم بگیرد که هیچ گاه خود را کمتر از موجودی بی همتا و مهم نپندارد. شخص، اُمید را با تصمیم به داشتن آن بدست می آورد. فقط به سادگی تصمیم می گیرد که دیگر به وسیله هیچ چیزی بیرون از وجود خویش، خرد و فرسوده نخواهد شد و مسئولیت تغییر زندگی خویش را در صورت نا مطلوب بودن، بر عهده گرفته و علیرغم مخاطرات مربوطه اینکار را انجام خواهد داد (دایر، ۱۹۹۱؛ ترجمه نیک فطرت، ۱۳۸۸). میزان اُمید یا نااُمیدی می تواند بر تعاملات بین افراد تأثیر بگذارد.این تعاملات در قالب سرمایه اجتماعی افراد مشخص می شود. زتومکا (۲۰۱۷) اُمیدواری و تمایل به آینده را یکی از خلقیات اجتماعی افراد دانسته، این خلقیات را در ایجاد فرهنگ اعتماد در جامعه دخیل می داند.

تحقیقات و بررسی ها گویای آن است که داشتن حمایت اجتماعی می تواند در رضایت و اُمید به زندگی افراد تأثیر گذار باشد. بدیهی است که همه انسان ها در هنگام گرفتاری ها به حمایت اطرافیان و دوستان خود نیاز دارند تا احساس امنیت کنند. لذا هر چه احساس حمایت و انسجام از سوی دیگران در افراد بیشتر باشد میزان اُمیدواری آنان نیز افزایش می یابد و احساس انسجام و حمایت اجتماعی به دو روش، رضایت از زندگی و اُمیدواری را متأثر می سازد؛ به شکل مستقیم و به صورت غیر مستقیم (وان لیون[۱۲] و همکاران، ۲۰۱۹). تأثیر مستقیم یا تأثیر عمومی حمایت اجتماعی بر رضایت زندگی است که در این روش بدون در نظر گرفتن میزان پریشانی تجربه شده از جانب فرد، بر رضایت از زندگی تأثیر می گذارد و روش دوم شامل تأثیر غیر مستقیم یا تأثیر میانجی است که از افراد در مقابل تأثیرات منفی در شرایط استرس زا محافظت می کند ( عسکری و شرف الدین، ۱۳۸۷).

در واقع، احساس حمایت و انسجام یک کمک دو جانبه است که موجب خلق تصور مثبت از خود، پذیرش خود و اُمیدواری، احساس عشق و رضایت مندی می گردد و اضطراب را کاهش می دهد و تمام اینها به فرد فرصت خودشکوفایی و رشد را می دهد (قنواتیان و همکاران، ۱۳۸۱).

بررسی ها نشان داده است که اُمیدواری واریانس بی بدیلی برای خوش بین به وجود می آورد و می تواند کمک خوبی به پیش بینی متغیر های مختلف داشته باشد (قریشی، ۱۳۸۸).

اسلامی نسب (۱۳۷۳)، معتقد است که اُمیدواری بر کیفیت روابط با دیگران تأثیر می گذارد؛ به طوریکه افراد نااُمید به ندرت می توانند با دیگران ارتباط رضایت بخشی برقرار کنند؛ پس همواره احساس تنهایی کردهو در انتظار شکست به سر می برند و وقایع کوچک را بسیار بد تعبیر می کنند.

اُمید به عنوان یک استراتژی کنار آمدن در حوزه های مختلف تحصیلی، ورزشی، سلامت روان، شغل و کار ایجاد شده است و از بین سازه های مثبت (مثل خوش بینی)، که در سلامت جسمانی و روانی موثر می باشند، سازه اُمید توجه فزاینده ای را به خود اختصاص داده است (پترسون، گرهارد و رود[۱۳] ،۲۰۱۷).

اُمید با سلامت روانی و جسمی که با انواع مقیاس ها مانند پاسخ مثبت به مداخلۀ پزشکی سلامت ذهنی، خُلق مثبت، پرهیز ازرویدادهای پُر فشار زندگی، نشاط و شادکامی در امور زندگی و مسأله گشایی همبستگی مثبت داردو آنها را پبش بینی می کند (کار[۱۴]، ۱۳۸۴؛ترجمه مهرداد کلانتری). یکی از ویژگی های آدمی این است که با اتکا به اُمید و آینده زندگی می کند و فردی که به آینده اُمید ندارد محکوم به فنا است (فرانکل، ۱۹۵۸؛ ترجمه میلانی و صالحیان، ۱۳۷۷).

افراد اُمیدوار، معناهای مورد نظر خود را به شکل موفقیت آمیزی دنبال می کنند و در نتیجه هیجان های مثبت بیشتری را تجربه می کنند. افراد دارای سطح اُمید پایین در رویارویی با مشکلات برای رسیدن به معناهای مورد نظر خود مشکل دارند. و در نتیجه هیجان های منفی بیشتری را تجربه می کنند. اُمید عامل مؤثری در دستیابی به موفقیت های اجتماعی است. نداشتن اُمید به زندگی یا پائین بودن آن، موجب می شود که فرد احساس کارآیی و خود کارآمدی پائینی داشته باشد، عزت نفسش کاهش یابد وبه این ترتیب تلاش برای پیشرفت در زندگی را بیهوده بداند و در نتیجه موفقیت های کمتری  بدست آورد (اشنایدر، ۲۰۱۶).

رآب[۱۵] (۲۰۱۸)، می نویسد که آموزش اُمید تا اندازه معینی خاصیت پیشگیری دارد. اُمید با اضطراب همبستگی منفی دارد و مانع تصورات آسیب پذیری و اختلالات اضطرابی و عدم پیش بینی می شود (اشنایدر و همکاران، ۱۹۹۹). به علاوه کسانی که اُمید بالایی دارند، در توانایی بیشتری برای حل مسائل اجتماعی خود هستند تا کسانی که دچار اُمید پائین هستند (چانگ[۱۶]، ۱۹۹۸؛ به نقل از بهاری).

اُمید علائم و آثار متعددی به جای می گذارد. از نظر جسمی؛ فرد اُمیدوار پُر انرژی بوده و زندگی را توأم با خوشی، رفاه و سلامت سپری می کند و فردی است مُدعی، سرزنده و آماده رویارویی با خطرات، از نظر احساس؛ خوش بین، شاداب، آرام، هماهنگ، باوقار عاری از اضطراب و احساس گناه و عصبانیت است، از نظر هوشی او فردی است هُشیار و دارای قضاوت مُدلل و واقع بین و همچنین دارای تفکر، آزادی انتخاب و کنترل زندگی است. در بُعد اجتماعی متمایل به برقراری ارتباط و فعالیت با دیگران است و در بُعد روانی دارای فلسفه معنی دار و هدفمند در زندگی است (بک و همکاران؛ به نقل از باقرپور، ۱۳۸۶).

از دیدگاه اریک فروم اُمید پدیده ای متناقص است نه انتظاری است انفعالی یا کُنش پذیر، و نه نیرویی غیر واقع بینانه که بتواند شرایط ناممکن را به وجود آورد. اُمید آمادگی برای لحظات واقع نشده است و اُمید نسبت به چیزی که وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد، بی معنی است. کسانی که اُمیدشان ضعیف است یا به تن پروری می اندیشند یا به اغتشاش. اما کسانی که اُمیدشان نیرومند است، نشانه های زندگی تازه را می بیینند و هر لحظه آماده هستند تا بتوانند چیزی که آماده زاده شدن است یاری می دهند. اُمیدوار بودن حالت و کیفیفتی از بودن است. آمادگی متراکم و هنوز مصرف نشده ای برای فعالیت است………………………

…………………………

………………………..

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

سه × دو =

0