پیشینه ومبانی نظری تحقیق مفهوم تربیت

پیشینه ومبانی نظری تحقیق مفهوم تربیت

مفهوم تربیت

واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسان یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت می­کند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنی زادت، فزونی و رشد و برآمدن گرفته‌شده است( دل‌شاد تورانی، مصطفی،چاپ دوم،۱۳۸۰). استفاده کردن و بکار بردن از این ریشه همین معنا ((رَبَو)) نفس عمیق بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است. ((ربوه)) یعنی سرزمین بلند و مرتفع و ((ربا)) یعنی افزودن شدن و نمو کردن که در اصطلاح شرع مخصوص افزایش سرمایه غیر سود شرعی است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد(همان به نقل از مفردات فی غریب القرآن، ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب اصفهانی). در سوره اسراء آیه ۲۴ قرآن کریم همین معنا یعنی بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمی آمده است: (( قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا)) بگو پروردگارا آن دو((پدر و مادر)) را رحمت کن چنان‌که مرا در خردی پرورند.

همچنین در حکمت ۶۲ نهج‌البلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمودند (( اذا حیبت بتحیة فحی بأحسن منها و اذا اسدیت الیک یدفکا فئها لما یربی علیها، الفضل مع ذلک العبادی)) چون تو را ستودن، بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردن، بیشتر (افزون­تر) ببخش به‌هرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است(دشتی، علی،۱۳۸۹).

در اینجا واژه یربی به معنی زیادت و فزونی آمده است اما حضرت واژه ((ربو)) را به معنای سرزمین بلند و مرتفع،تپه و پشته در لغتی والا به کار گرفته و فرموده است:

((لایحفی علیه من عباده شخوص لحظه و لاکرور لفظة و لا ازدلاف ربوه))

بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن بندگان و نه بازگشتن لفظی بر زبان ایشان و نه نزدیک شدنشان به پشته­ای))( دل‌شاد تهرانی،۱۳۸۹).

((رب)) به معنای مالک خالق، مربی، تیم، صاحب و سرور است و نیز اصلاح‌کننده هر چیزی را ((رب)) می­گویند بنابراین (( رب)) به معنای مالک ،مدبر و تربیت‌کننده است(هاشمی،۱۳۸۱).

راغب اصفهانی ((لغت‌شناس)) می­نویسد: الرب فئ الامل التربیه و هو انشاء الشی حالا فی لاالی حد التمام (( رب)) در اصل به معنی تربیت و پرورش است ، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی و تام کمال خود برسد.(المفردات، ص۱۸۴) دانشمندی به جنبه خاصی از جنبه تربیت اخلاقی رفتار انسان، دیگری جنبه عاطفی و سومی جنبه هوشی یا ذهنی آن را مهم می‌داند و تربیت را ((پیدایش در رفتار عاطفی و ((پیدایش در رفتار عاطفی و (( پیدایش تغییر رفتار هوش)) تعریف کرده­اند.(  رنج پور،آذریان). در اینجا سه تعریف را برای تربیت ذکر می­کنیم:

دکتر علی قائمی تربیت را چنین تعریف می­کنند : (( تربیت عبارت است از اراده و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر و جهت آن به‌سوی کمال و بی­نهایت))( قائمی ، ۱۳۸۱). شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام می­نویسد: ((تربیت عبارت است از پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی یک شی))( مطهری،۱۳۷۹).  و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: ایجاد زمینه مناسب برای به فعالیت رساندن استعدادهای بالقوه و ایجاد صفات و فضایل اخلاقی در جهت  نیل به کمال مطلوب (شرفی، محمدرضا، ((روش‌های تربیت در اسلام)) رساله کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه تربیت مدرس،ص۲۲).

عناصری که در این تعریف تربیت به چشم می­خورد عبارت‌اند از:

۱- ایجاد زمینه

آنچه در تربیت مهم تلقی می­شود، تکیه به جنبه خودجوش و خود آفرین فرد است، پس از ارائه مقصد به او و ایجاد انگیزه و رغبت در پیمودن راه است که ارجحیت و اولویت می­یابد، بدین‌وسیله مقربی متکی بر مربی نخواهد بود و دارای شخصیت نسبتاً مستقل خواهد گردید(مطهری،۱۳۷۹).

۲- به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه

انسان همچون بذری است سرشار از استعداد و قابلیت بالقوه که اگر در بستری مناسب و خاک حاصلخیز قرار گیرد، شکوفا شده و نهالی برومند تبدیل می­شود . ازاین‌رو ابتدا باید باور کنیم انسانی که از درون تهی نیست و کوله باری از استعداد و ذخایر بالقوه رادار است و پس‌ازآن به فعلیت رساندن استعدادها مطرح می­شود که نیاز به مربی، محیط مناسب و شرایط مطلوب دیگر دارد تا چنین تحولی در او صورت گیرد(مطهری،۱۳۷۹).

۳- ایجاد صفات و فضایل اخلاقی

این باور در نزد بسیاری از مکاتب وجود دارد که استعدادهایی بالقوه متر بی، باید زمینه­اش فراهم گردد تا شکوفا گردد. ولی استعدادهای بارورشده در چه جهتی و برای کدام مقصود، باید به جریان افتد. این موضوعی است که مکاتب مختلف بر سر آن اختلاف‌نظر دارند(مطهری،۱۳۷۹).

  • نیل به کمال مطلوب

هر مکتب و نظام تربیتی دارای برداشتی خاص از کمال مطلوب هست. در بینش اسلامی کمال مطلوب و هدف نهایی از تربیت انسان، رسیدن به مقام والا خلیفه الهی و دست یافتن به مقام بندگی و تجلی پاره­ای از صفات الهی، به‌گونه‌ای نسبی در خود هست و این جایگاهی است بس رفیع که حد و حدودی نداشته و میزان اوج گرفتن انسان و خودسازی او،چشم اندازه‌ای نوینی ارائه می­گردد(مطهری،۱۳۷۹).

تربیت از دیدگاه امام علی(ع)

همان‌طور که قبلاً اشاره شد واژه تربیت از ریشه رٌبٌّو به معنای زیادت و فزونی و رشد برآمدن گرفته‌شده است. مثلاً آمده است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزندم را تربیت کردم و از رشد کرده است، یعنی به زیادتی از جسم دست‌یافته است، در سخنان امام علی (ع) نیز همین‌گونه واردشده است چنان‌که فرموده است : (( اذا أسدیت الیک یدفکافئها بما یربی علیها، و الفضل مع‌ذلک للعبادی))( نهج‌البلاغه، حکمت۶۲).

(( چون تو را ستودند و به بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احساس کردند، بیشتر از آنان ببخش. به‌هرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است)).

در اینجا واژه ((یربی)) به معنای زیادت و فزونی آمده است .

همچنین امام در ستایش انصار، آنان را پروراننده و رشد دهنده اسلام معرفی کرده است و فرموده است:

(( هم و الله ابوا الاسلام کما یربی الفو مع غنائهم، بأیدیهم السباط و السنتم السلاط))( همان، حکمت۴۶۵)

به خدا سوگند! آن‌ها اسلام را پروراندند، چنان مادری که فرزندش را بپروراند، با توانگری، با دست­های بخشنده و زبان­های برنده و گویا))

با توجه به معنا و مفهوم یاد شده، واژه تربیت بر پرورش و استعدادهای انسانی یعنی فراهم کردن زمینه رشد و استعداد آدمی دلالت دارد( دل‌شاد تهرانی، ۱۳۸۶).

راغب اصفهانی در معنای تربیت می­گوید:الرب فی الاصل التربیة و هو انشاء الشیء حالاً الی حد التمام(زهادت، عبدالحمید؛تعلیم تربیت در نهج‌البلاغه؛ ناشر مرکز انتشارات تبلیغات اسلامی؛ چاپ اول ۱۰۹ ص).

رب در اصل تربیت است و تربیت یعنی ایجاد شئی به‌تدریج از حالتی به حالت دیگر تا به حد تمام برسد. در تعریف راغب: حالاً فحالاً الی حد التمام.من تدریجی بودن تربیت است و همچنین از بکار بردن کلمه((انشا)) فطری بودن مبانی تربیت مدنظر او بوده است که تربت یعنی شکوفا نمودن استعدادهای درونی و فطری انسان است.

علی(ع) در انگیزه و هدف فرستادن پیامبر الهی برای مردم می­فرمایند ((فبعث فیهم رسله و واتر الیهم أنبیائه لیسنا دوهم میثاق فطرة و یذکر و هم‌نفسی نعمةو یحتجوا علیهم باالتبلیغ و یتیروالهم و فائن العقول(نهج‌البلاغه،خطبه۱)

((خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود، و هرچند گاه، متناسب با خواسته­های انسان­ها رسولان خود را پی‌درپی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجوید و نعمت­های فراموش‌شده را به یادآورند و یا ابلاغ احکام الهی،حجت را بر آن‌ها تمام‌نمایند و توانمندی‌های پنهان‌شده عقل را آشکار سازند))

امام علی (ع) به فطری بودن ارزش­های وجودی انسان اشاره می­کند که خداوند با فرستادن انبیاء سعی در بازگشت انسان به فطرتش دارد که عشق کمال مطلق است و اساس و بنیان تربیت است.

همه مردمان مسطور به فطرتی­اند که حقیقت آن فطرت، عشق به کمال مطلق است یعنی عشق به کمال بی‌نقص و جمال به عیب (طباطبائی، صص ۳۹-۳۷) و تمام فطرت‌ها اعم از انبیاء و اولیا و مؤمنان و کافران و اشقیا و سعدا همه در این جهت مساوی­اند و هیچ تفاوتی ندارند(دل‌شاد تهرانی به نقل از همان، صص ۳۹-۳۷)

حضرت در نهج‌البلاغه دراین‌باره فرموده است: ((اللهم راجی المدحوات و دائم المسموکات وجابل القلوب علی فطرتها: شقیها و سعیدا))( همان؛ خطبه ۷۲).

بار خدایا! ای گستران نده هر گسترده و ای نگه‌دارنده آسمان­ها و ای آفرینده دل‌ها بر فطرت­های خویش:دل­های رستگار و دل­های شقاوت­زده.

………………………..

…………………………..

…………………………….

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

چهار + سیزده =

0