پیشینه ومبانی نظری تحقیق خودکارآمدی عمومی

پیشینه ومبانی نظری تحقیق خودکارآمدی عمومی

خودکارآمدی عمومی[۱]

یکی از ویژگیهای شخصیتی که بندورا به تبین آن پرداخته است مفهوم خودکارآمدی و یا توانایی ادراک شده فرد در انطباق با موقعیت های خاص است. بندورا(۱۹۷۷، به نقل از شانک[۲]، ۲۰۱۹) در توضیح خودکارآمدی بیان می کند که خودکارآمدی به باورهای فرد در مورد تواناییها، ظرفیت استعدادها برای یادگیری و عملکرد در موقعیت های مختلف اشاره دارد که از این طریق بر عملکرد نیز اعمال کنتر ل می کند. او همچنین مطرح می کند که خودکارآمدی، توان سازنده ای است که بدان وسیله، مهارتهای شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای تحقق اهداف مختلف، به گونه ای اثر بخش ساماندهی می شود. به نظر وی داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده افراد نیستند، بلکه باور انسان در باره توانائیهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکرد خویش موثر است. انتظارات ویژه فرد در مورد توانائیهایش برای انجام اعمال خاص بر کوشش فرد در انجام یک عمل و پایداری در ادامه آن و ایجاد انگیزه های مناسب تاثیر دارد(بندورا و پاستورلی[۳]، ۱۹۹۸، به نقل از هاشمی نژاد و منظری توکلی، ۱۳۹۱).

بندورا(۱۹۸۶) خوداندیشی را یگانه ترین توانایی انسان می شمارد که انسان ها با آن اندیشه و رفتارشان را دگرگون می سازند و ارزیابی می کنند. این خودارزیابی ها در برگیرنده ی دریافت های خودکارآمدی است، یعنی باورهای توانایی های فرد برای سازمان دهی و پیاده سازی کنش هایی که برای سامان دهی به موقعیت های آینده بدان ها نیاز است. در حقیقت، باورهای توانمندی به چند روش بررفتار اثر می گذارد. آنها برگزینش های افراد و کنشی که پی می گیرند اثر می گذارند و نیز افراد در کارهایی شرکت می کنند که احساس شایسته گی و اعتماد به نفس داشته باشند و از کنش هایی که در آن اعتماد به نفس و شایستگی نداشته باشند پرهیز می کنند. باورهای خودکارآمدی تعیین می کنند که انسان ها چه اندازه برای انجام کارهایشان زمان می گذارند، هنگام برخورد با دشواری تاکی پایداری می کنند، و آیا در برخورد با موقعیت های گوناگون چه اندازه نرمش پذیرند. همچنین باورهای  خودکارآمدی بر الگوهای اندیشه و واکنش های هیجانی افراد اثر می گذارند. بنابراین افراد با خودکارآمدی پایین شاید باور کنند که وضع حل ناشدنی است و این باوری است که تنیدگی، افسردگی و دیدی باریک بینانه برای گره گشایی پرورش می دهد. از سوی دیگر، خودکارآمدی بالا در هنگام نزدیک شدن به کار و  کنش های دشوار، به پدیدآیی احساس آسانی کمک می کند. بدین سان، باورهای خودکارآمدی پیش بینی کننده ی توانمند برای پیشرفت خواهد بود(پاجارس[۴]، ۱۹۹۶).

خودکارآمدی عموما همچون گستره ای ویژه دریافت شده است. یعنی فرد می تواند باورهای شخصی کم و بیش استواری را در گسترده های متفاوت با موقعیت های ویژه ی کنش وری داشته باشد. شماری از پژوهشگران مفهومی گسترش یافته از خودکارآمدی را نیز آورده اند که به اعتماد عمومی در توانایی رویارویی شخص با گستره ای فراخ از درخواست ها یا موقعیت های جدید اشاره می کند(شرروهمکاران، ۱۹۸۲)

۲-۱۳-۱-تعریف خودکارآمدی

  • خودکارآمدی عبارت از قضاوت فرد از خود در مورد توانایی انجام یک عمل ویژه است(هیکی[۵] و همکاران، ۱۹۹۲، پندر[۶]وهمکاران، ۲۰۱۸).
  • خودکارآمدی یکی از مهمترین جنبه های اطلاعاتی در مورد خودمان است. این اطلاعات مربوط به برآورد ما، شخصیت ما و احساس خودکفایی ما می باشد. افراد با حداکثر احساس خودکارآمدی می توانند بطور موثر با موقعیت ها برخورد کنند؛ به عبارتی شایستگی برخورد با موقعیت ها را دارا شوند(لفرانکویس[۷]، ۱۹۹۱).
  • خودکارآمدی به قضاوت فرد در باره آنچه فرد فکر می کند، می تواند انجام دهد، نه آنچه انجام داده است گفته می شود(احمدی، ۱۳۸۶).
  • خودکارآمدی باور و توانایی یک نفر در سازمان دهی و اجراکردن دوره هایی است که نیازمند عمل برای مدیریت موقعیت های مربوط به آینده است( بندورا، ۱۹۹۷).
  • خودکارآمدی باور فرد در مورد صلاحیت خویش در عملکرد هایش تلقی می شود(بندورا، به نقل از استاولی[۸]، ۲۰۱۶).
  • خودکارآمدی عمومی مجموعه ای از تجربیات مختلف در زمینه “شکست ها و موفقیت ها” می باشد که افراد آنرا به موقعیت جدید انتقال می دهند(شرر و مادوکس[i]، ۱۹۸۲).

 

۲-۱۳-۲-نظریه شناختی –  اجتماعی [۹]آلبرت بندورا

خودکارآمدی یک سازه ی محوری در نظریه شناختی – اجتماعی آلبرت بندورا است. نظریه شناختی – اجتماعی از دیدگاه “کارگزارانه ای[۱۰]” سرچشمه گرفته است که در آن رفتار افراد به صورت هدفمند و پیش بینی پذیر تلقی می شود و افراد با خود سنجی فعال، انگیزش و اعمالشان را تنظیم می کنند. بر اساس این دیدگاه افراد دارای باورهای خودکارآمدی هستند که به عنوان “یک الگوی کاری[۱۱]” بوسیله آنها می توانند، روی احساسها و اعمال خود مهار داشته باشند و چگونگی رفتار افراد بوسیله این باورها قابل پیش بینی است. باورهای خودکارآمدی، بنیان کارگزار آدمی را تشکیل  دهند و یک منبع شخصی کلیدی در تحول “سازش یافتگی[۱۲]” و تغییر شخصی است، و منظور از آن داوری و “قضاوت های فاعلی[۱۳]” شخص در باره ی “قابلیت[۱۴]“ها و توانایی هایش برای سازماندهی و اجرا دوره های عمل مورد نیاز برای مدیریت موقعیت های پیشایندی موثر بر زندگی شان می باشد و برای این که افراد چگونه فکر می کنند- “خود ارزنده سازی[۱۵]” یا “خودتحقیرگری[۱۶]“- در رویارویی با مشکلات چگونه برانگیخته شده و پشتکار نشان می دهند، کیفیت سلامت هیجانی و آسیب پذیری شان در مقابله با افسردگی و تنیدگی چگونه است و در یک موقعیت حساس چگونه بهترین تصمیم را انتخاب می کنند، تاثیر می گذارند(بندورا، ۲۰۱۸).

طبق نظر بندورا(۱۹۹۵، ۱۹۹۷، ۱۹۹۹) افراد باورهای خودکارآمدی شان را به واسطه تغییر و ارزیابی اطلاعات اساسی به دست آمده از منابع بنا می کنند و طبقه بندی این منابع و تاثیر آنها در افراد بر اساس الویت هر منبع در عملکرد فرد است. این منابع شامل :

  • تجارب تسلط بر امور[۱۷]:

این منبع موثرترین منبع برای ایجاد حسن خودکارآمدی قوی است.

  • تجارب مشاهده ای :

این منبع از طریق الگوهای اجتماعی صورت می گیرد و شدت تاثیر الگوی مشاهده شده در خودکارآمدی بستگی به ادراک همسانی با سرمشقها دارد.

  • قانع سازی کلامی یا ترغیب اجتماعی :

این منبع در معرض قضاوتهای کلامی موثر دیگران از رفتار فرد صورت می پذیرد و متفاوت از تحسین شدن و موعظه های خالی از اندیشه می باشد و می تواند “مثبت”و نیرو دهنده یا “منفی “و تضعیف کننده باشد.

……………………….

………………………

……………………..

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

چهار × دو =

0