مبانی وپیشینه نظری کودکان تیزهوش

مبانی وپیشینه نظری کودکان تیزهوش

به نام خدا

پایان نامه روانشناسی درباره کودکان تیزهوش

۲-۱  تیزهوش

  • تعاریف تیزهوش

تعبیرهای متفاوت بسیاری از تعریف کودکان تیزهوش برای جامعه ما وجود دارد و تعبیری که در زیر می آید. به اندازه هر تعبیر دیگری قابل قبول است. این تعبیر، دریافت جاری از این پدیده را به همراه ابعاد گوناگونی از تیزهوشی منعکس می کند(گلاگر ، ۱۹۸۴؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، ۱۳۸۱).

کودکان تیزهوش و بااستعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیتدار و اهل فن به دلیل استعداد های برجسته خود قادر به عملکرد های عالی هستند. این کودکان به خدمات و برنامه آموزشی متفاوتی و رای آنچه معمولاً از طریق برنامه عادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود واقف شوند. کودکان برخوردار از عملکرد بالا شامل کسانی می شوند که در هر یک از زمینه های زیر دارای موفقیتی مشهود و یا توانایی بالقوه ای باشند:

  • توانایی ذهنی عام
  • استعداد تحصیلی خاص
  • تفکر سازنده یا خلاق
  • توانایی رهبری
  • هنرهای نمایشی و دیداری
  • توانایی روانی-حرکتی

توانایی در به کار گیری سیستمهای نمادی آموخته شده ذهنی را شاید بتوان شرط لازم برای تیزهوشی دانست. این توانایی به دانش آموز تیزهوش اجازه می دهد که بدون انتظار از معلم یا محیط مطالب را با اتکای به خود فرا گیرد و اشکال و نتایج نوینی را تصور و خلق کند. بدین ترتیب این سیستمهای نمادی به یادگیرنده استقلال می بخشد(گلاگر ، ۱۹۸۴؛ ترجمه مهدی زاده و رضوانی، ۱۳۸۱).

گرچه نمرهء آزمون هوش می‌تواند ملاک نسبتا خوبی برای‌ تعیین‌ و‌ تعریف کـودکان تـیزهوش باشد اما باید توجه‌ داشت‌ که‌ این‌گونه آزمون‌ها قادر به‌ اندازه‌گیری همهء جنبه‌های هـوش‌ نـیستند، برای‌ مـثال، یکی از ویژگی‌های کودکان تیزهوش که‌ در تعریف و شناسایی آنان به‌کار می‌رود، قدرت رهبری‌ و مدیریت و نیز خلاقیت آنان‌ است‌ کـه‌ تـست‌های هوشی‌ نمی‌توانند‌ این‌ ویژگی‌ها را اندازه‌گیری کنند. اربن[۱](۱۹۹۰)در تعریف‌ خلاقیت می‌گوید: “خلاقیت‌ توانایی‌ پدید آوردن یک چـیز جـدید،غیرمعمول و شـگفت‌آور است‌”. به‌گفتهء اسمیت، نیزورت و هانت(۱۹۷۶)، در اصلاحیهء تربیتی‌ ۱۹۷۸‌ قانون عمومی‌ ۵۶۱-۹۵ بخش ۹۰۲ آموزش و پرورش آمریکا،کودکان تیزهوش چنین‌ تعریف‌ شده‌اند:

کودکان و نوجوانان سنین قـبل‌ از‌ دبـستان، دبستان یـا دبیرستان که دارای توانایی هوشی بالا، خلاقیت، توانایی در یک موضوع علمی خاص‌ و توانایی مدیریت و رهـبری هـستند‌ و به‌ خدمات‌ آموزشی خاص نیاز‌ دارند.به‌هرحال، ضریب‌ هوشی یکی از ملاک‌های‌ بسیار مناسب‌ برای شناسایی کودکان تیزهوش به‌حساب می‌آید. ضریب هـوشی ۱۴۰-۱۳۰ مـلاک تعیین کودکان تیزهوش است (ملک پور، ۱۳۸۰).

  • ضوابط و معیارهای شناخت کودکان تیزهوش

باهوش دانستن کودکان براساس نتایج کار عملی آنان و یااستعداد و توانایی‌ شگرف‌ ایشان‌ در دروس نظری، بدون توجه به سایر عـوامل، معنی چـندانی نـخواهد داشت. در مراحل‌ تعیین کودکان باهوش بـاید قـدرت خـلاقه، استعداد رهبری، استعداد آموختن زبان خارجی وعلوم و ریاضیات ارزشیابی شود. در این ارزشیابی، اولیای کودکان‌ و نیز‌ معلمان و روان‌شناسان هرکدام نقشی برعهده دارند و البته سهم روان‌شناسان‌ بـه‌ عـلت انـتقادآن‌ها از تست‌های عینی، زیادتر است. زیرا گاهی دیده شده است کودکانی کـه مـطیع اوامر اولیا و معلمان‌ خود‌ هستند، بیش‌ از کودکانی که در مقابل رفتار و دستورهای بزرگ‌ترها مقاومت نشان می‌دهند، به عنوان‌ افراد‌ باهوش‌ انتخاب شده‌اند. برای ایـن‌که دچـار چـنین اشتباهی نشویم، باید از تست‌های هوشی و تست‌های معلوماتی استاندارد و همچنین‌ تست‌هایی‌ که‌ قدرت ابـتکار را می‌سنجند وبالاخره ارزیابی استعدادهای خاص در تعیین کودکان باهوش، استفاده کنیم. به علاوه، معیارهای‌ اندازه‌گیری‌ دیگری نظیرتاریخچۀ زندگی، خاطرات روزانه، شرح حال نوشتۀ خـودشخص، نمودارهای جـامعه‌سنجی و تـست‌های شخصیت و کشف علاقه‌ها‌ و انگیزه‌ها‌ و کیفیت و نتیجۀ کار در گذشته، در تشخیص کودک باهوش اهمیت دارند (بشارت، ۱۳۹۱).

  • تحقیقات لویـس ترمن

فعالیت‌های مـداوم‌ و پیگیر لویس ترمن در زمینۀ شناخت کودکان باهوش، نتایج نیکویی به بار آورده است. خصوصیات کودکان باهوش‌ از‌ نظر‌ او به‌طور خلاصه عبارت‌اند از:

  1. وضع جـسمانی فـرد مـتوسط از گروه کودکان باهوش درمقایسه با وضع‌ جسمانی‌ فرد متوسط از گروه کودکان عـادی،مختصری بـهتر است.
  2. توانایی کـودک تیزهوش در تست‌های‌ مربوط‌ به‌ قرائت، تکلم، استدلال در حساب، علوم، ادبیات و هنر،نسبت به کودکان متوسط بارز است. ولی در حساب کردن امـلا و اطـلاعات‌ در‌ زمـینۀ‌ مسائل تاریخی و تعلیمات مدنی تفوق کودکان تیزهوش کمتر به چشم می‌خورد.
  3. توجه کودکان تیزهوش‌ چندجانبه‌ است.آنان خواندن را آسـان‌تر فـرا می‌گیرند، کتاب‌های بیشتر و بهتری می‌خوانند، مجموعه‌های مختلف را جمع‌آوری می‌کنند، به انواع سرگرمی‌هاعلاقه‌مندند و از‌ بازی‌ها و نمایش‌ها بیش از کـودکان مـتوسط کـسب معلومات می‌کنند.
  4. در مقایسه با کودکان‌ معمولی، دربارۀ‌ دانش خود کمتر لاف می‌زنند و در مواردی‌ که‌ وسوسۀ‌ تقلب وجود دارد، بـیشتر قـابل اعتماد هستند. رفتار اجتماعی آن‌ها‌ سالم‌تر‌ و در تست‌های مربوط به تعادل روحی برجسته‌ترند.

ادامۀ بررسی ترمن در مورد کودکان تـیزهوش‌ نـشان‌ داده اسـت که از میان ۸۰۰‌ دانش‌آموز‌ پسر، دانشمندان، پزشکان نویسندگان و مورخان‌ ممتازی‌ برخاسته‌اند. نتیجۀ تست هوشی دیگری نشان داد که‌ استعداد‌ برجستۀ آن‌ها در طول مدت زنـدگی ادامه داشـته است. این بررسی در مورد دختران‌ باهوش‌ چندان گویا نبوده است. زیرا اغلب آنان ازدواج‌ کـرده و مـشاغل خـاصی را‌ احراز‌ نکرده بودند. مع هذا در میان‌ آنان‌ نیز چند نویسنده وجود داشته است. به‌طور خلاصه، نتیجۀ تست‌ها و بررسی‌هاگویای ایـن واقـعیت بـود که‌ نه‌ تنها میزان هوش آنان پایین نیامده، بلکه‌ برعکس‌ تفاوت‌ هوشی آن‌ها نـسبت‌ بـه‌ کودکان عادی بیشتر شده است(بشارت، ۱۳۹۱).

تحقیقات در زمینۀ جامعه‌سنجی‌ نـشان داده اسـت که بین هوش‌بهر و محبوبیت رابطۀ مستقیم وجوددارد. این تـحقیقات حـقایق مـتفاوتی را نیز‌ نشان‌ داده است که اشارۀ مختصر بـه آنـ‌ها‌ شاید‌ برای‌ خوانندگان و‌ مخصوصا‌ً اولیای کودکان تیزهوش‌ و مربیان بی‌فایده نباشد:

  1. وضع محبوبیت اجتماعی کودکان تیزهوش دردبـیرستان تـا حدودی کاهش می‌یابد.
  2. کودکان تیزهوش به دوسـتی بـا سایر‌ کـودکان تیزهوش‌ تـمایل‌ بـیشتری نشان می‌دهند.
  3. تسریع در طی دورۀ دبستان، از‌ نظر‌ انطباق‌ بـامحیط، برای‌ کـودکان‌ تیزهوش‌ مشکلات جدی ایجادنمی‌کند.
  4. کودکان تیزهوش برای کودکان عادی نمونۀایده‌آلی هستند و به همین دلیـل، کودکان عـادی ترجیح می‌دهند آنان را برای دوستی انتخاب کنند.
  5. کودکانی کـه هوش بهر آنان خـیلی بـالا‌ و در حدود۱۸۰ تا ۲۰۰ است، از نظر انـطباق بـا محیط کودکان معمولی، دچار مشکلاتی می‌شوند. اینگونه کودکان فوق العاده با کودکان مستعدی که هوش بهر آنـان بـالاتر از۱۳۰ باشد، بهتر معاشرت می‌کنند(بشارت، ۱۳۹۱).
    • خواستگاه تیزهوشی

همانگونه که امروزه تعریف شدده است، تیزهوشی چیزی نیست که افراد را در هر زمینه ای از افراد متوسط متمایزکند. در مقابل، تیزهوشی به استعداد های ویژه، ارزشمند و غیر معمول اشاره دارد که ممکن است افراد در برخی از دوره های زندگی خود نشان دهند. بنابراین، عوامل اصلی سهیم در تیزهوشی، در واقع، بسیار شبیه عواملی هستند که هر نوع رفتار، خواه نوعی و یا استثنایی را پرورش می دهد:

  1. عوامل ژنتیکی و سایر عوامل زیست شناختی از قبیل: کارکرد عصب شناسی و تغذیه.
  2. عوامل اجتماعی، از قبیل: خانواده، مدرسه، گروه همسالان و جامعه.

…………………………

……………………….

………………………….

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

سه − 2 =

0