مبانی نظری و پیشینه صمیمیت زناشویی

مبانی نظری و پیشینه صمیمیت زناشویی

  • صمیمیت زناشویی
    • مفهوم صمیمیت

صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می شود. اینگونه تعاریف مبتنی بر خویشتن حاکی از آن است که فرد به درجه ای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه برقرار کند. صمیمیت را می توان به عنوان توانایی شناخت خود در حضور دیگران دانست که خود آگاهی و رشد هویت، برای طرفیت قابلیت شخص در جهت صمیمیت، بسیار ضروری است. مفهوم پردازی رایج از صمیمیت، سطح نزدیکی همسر، به اشتراک گذاری ارزش ها و ایده ها، فعالیت های مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است. فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز کند. رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بااتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری در مواجهه با مشکلات و تغییرات مربوط به رابطه خود، داشته باشند و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتری را تجربه کنند (پاتریک[۱]، سلز[۲]، گیوردانو[۳]، فولراد[۴]، ۲۰۱۸).

بنابراین، صمیمیت در ازدواج با ارزش است‌ زیرا‌ تعهد‌ زوجین به اثبات رابطه را محکم می‌کند و به‌ طور مثبتی‌ با سـازگاری رضـایت زناشویی همراه است. صمیمت اغلب بعنوان یک فرآیند پویا توصیف می‌شود. به نظر هات فیلد[۵] (۱۹۸۸) صمیمیت شامل فرآیندی است‌ که‌ در‌ آن افراد تلاش می‌کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهتها و تفاوتهایشان‌ در‌ احساسات، افکار و رفتارها را کشف کنند. به نظر اسـترنبرگ[۶]‌ (۱۹۸۷) صمیمیت احـساساتی است که نزدیکی، تعلق‌ و تماس را ایجاد می‌کند. اسکنارچ[۷]‌ (۱۹۹۱) صمیمیت را‌ فرآیند‌ در‌ تماس بودن، درک خود و افشای خود در حضور همسر مفهوم‌سازی می‌کند. اسچافر[۸] و اولسون[۹]‌ (۱۹۸۱) صمیمیت‌ را فرآیند‌ و تجربه‌ای می‌دانند که نتیجه افشای مسائل صمیمانه و در میان گذاشتن تجارب‌ صمیمانه اسـت (به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۷).

صمیمیت یک نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است‌ که‌ مستلزم‌ شناخت و درک عمیق از فرد دیگر و همینطور بیان افکار و احساساتی‌ است‌ که‌ نشانه‌ تشابه با یکدیگر است. صمیمیت یک فـرآیند تـعاملی اسـت. محور این فرآیند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احـساسات فـرد‌ دیـگر، قدردانی‌ یا پذیرش دیدگاه منحصر بفرد فرد دیگر از دنیاست. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی‌ انسان‌ است، و‌ تنها یک تمایل یا آرزو نیست (باگاروزی، ۲۰۱۶؛ ترجمه  آتش پور و اعتمادی، ۱۳۸۵).

  • نظریه‌ها و رویـکردهای صمیمیت
    • مدل ترکیبی وارینگ[۱۰]

وارینگ‌ (۱۹۸۰،۱۹۸۳) صمیمیت همسران را بعنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف می‌کند (به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۷):

محبت یا هیجان[۱۱]‌: میزانی کـه احـساسات نزدیک هیجانی بوسیله همسر بیان می‌شود. وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز می‌شود، صمیمیت‌ ایجاد‌ می‌شود.

بیانگر بودن[۱۲]‌و خـودافشایی[۱۳]‌: میزانی کـه افکار، عقاید، گرایشات و احساسات در درون‌ رابطه بیان می‌شود. خودافشایی با صمیمیت ارتباط مثبت دارد وقتی خودافشایی در رابـطه‌ زناشویی تـسهیل می‌شود، صمیمیت افزایش می‌یابد.

تطابق[۱۴]‌: میزانی که همسران می‌توانند با یـکدیگر‌ بـصورت‌ راحـت کار و تفریح داشته‌ باشند. تطابق صمیمیت را بوسیله افزایش زمـان بـا هم بودن در فعالیتهای مشترک ایجاد می‌کند.

همبستگی‌[۱۵] و تعهد[۱۶]: میزانی تعهد همسران نسبت به‌ رابطه‌ است.تعهد شـرط ضـروری‌ برای سایر ابعاد‌ صمیمیت‌ است،زیرا اطـمینان و اعـتماد در رابطه را تـسریع می‌کند.

روابط جـنسی‌[۱۷]: میزانی کـه نیازهای جنسی مبادله و ارضاء می‌شود.ارضاء جـنسی‌ منعکس‌کننده بـیشتر با هم بودنهای شدید است‌ که‌ یک زوج تجربه می‌کنند.

تعارض‌[۱۸]: میزان آسانی‌ حل عقاید مـتفاوت بـین همسران است.مهارتهای حل تعارض‌ بعنوان یک پیـش‌بینی‌کننده سطح نهایی صمیمیت در نـظر گـرفته می‌شود.

اختیار[۱۹]: میزان روابط مثبت همسران با خـانواده و دوسـتان است.اختیار مربوط به‌ استقلال از روابط هیجانی‌ قوی‌ با افراد دیگر مانند خانواده اصلی اسـت کـه به زوج اجازه یک‌ فضای هیجانی‌ کـه بـرای رشـد صمیمیت نیاز اسـت، را مـی‌دهد (یانگ و لانگ،۱۹۹۸؛ لارسون[۲۰]‌، هاموند[۲۱] و هارپر[۲۲]، ۱۹۸۹؛ به نقل از اعتمادی، ۱۳۸۷).

  • رویکرد تعاملی باگاروزی

صمیمیت یک فرآیند تعاملی است که شامل یک تعداد از ابـعاد مـرتبط‌ می‌شود. صمیمیت یک نیاز واقعی‌ انسان‌ است کـه ریـشه دارد و در یـک چارچوب‌ نیاز بقا برای دلبستگی رشدی می‌کند. آشفتگی‌های شـدید در مـرز دلبستگی مادر-کودک یا شکست دلبستگی کودکی پیامدهایی برای رشد صمیمیت واقعی در زندگی بعدی دارد. نـیاز بـه‌ صمیمیت‌ بعنوان رشد، پختگی، تمایز یافتگی و تظاهر پیـشرفته نـیاز جهانی بـیولوژیکی بـرای‌ نزدیکی بـدنی، ارتباط و تماس با انسانهای دیگر مفهوم‌سازی می‌شود (باگاروزی، ۲۰۱۶؛ ترجمه  آتش پور و اعتمادی، ۱۳۸۵).

باگاروزی(۲۰۱۶) صمیمیت را شـامل نـه بعد صمیمیت عاطفی، روانشناختی، عقلانی،  جنسی، جسمانی، معنوی زیبایی شناختی، اجتماعی-تفریحی و فعلی می‌داند. شدت کلی نیاز به‌ صمیمیت‌ و ابعاد نـه‌گانه آن بـرای هر فرد متفاوت از دیگران است. افراد بـا توجه به تفاوتهای‌ فردی در شـدت و نـوع صمیمیت با یکدیگر متفاوتند. با در نـظر گـرفتن این تفاوتها بین افراد، می‌ توان‌ درک‌ کرد که چگونه یک زن و شوهری که نیاز کـلی‌شان بـرای صمیمیت از نظر شدت‌ نیاز مشابه اسـت، هنوز مـمکن اسـت از در میان گذاشتن تـجربه صـمیمیت در رابطه‌شان ناراضی‌ باشد. متاسفانه بسیاری‌ از‌ هـمسران ایـن تفاوتها را خوب یا بد، سالم یا ناسالم،خواستنی یا غیر قابل قبول تعبیر و تفسیر می‌کنند.  یکی از وظایف اولیـه درمـانگران کمک به زوجین برای‌ درک و پذیرش‌ تـفاوت‌ در‌ شـدت نیازهاست. زوجهایی کـه بـخاطر عـدم‌ رضایت‌ از‌ نیازهای‌ صمیمیت وارد درمان مـی‌شود، بتدریج یاد می‌گیرند که تفاوتشان در شدت نیازهای کلی و شدت ابعاد نیازهای یک موضوع ساده مربوط بـه تفاوت‌هاست (باگاروزی، ۲۰۱۶؛ ترجمه  آتش پور و اعتمادی، ۱۳۸۵).

در ارتـباط‌ با‌ ابعاد صمیمیت باگاروزی به دو مـحور صـمیمیت قـابل‌ قـبول‌ و قـابل پذیرش‌ اشاره می‌کند:

صمیمیت قابل قـبول و مـتقابل: صمیمیت یک فرآیند پویا و تعاملی است که بر اساس‌ اطمینان و احترام‌ متقابل‌ شکل‌ می‌گیرد بنابر این هر هـمسر بـاید اطـمینان کامل برای در‌ میان‌ گذاشتن عمیق‌ترین افکار و احساساتش بـدون تـرس از قـضاوت و ارزیـابی داشـته بـاشد. علاوه‌ بر این برای درک اینکه همسر‌ کاملا‌ آنچه‌ را مطرح می‌شود می‌پذیرد، یک فرد باید احساس‌ کند که همسرش متقابلا پذیرفته‌ می‌شود‌ و سطوح عمیق خودافشایی وجود دارد. این پذیرش قابل قبول و متقابل است کـه به رابطه اجازه‌ می‌دهد‌ به‌ سمت سطوح عمیق‌ اطمینان و عشق حرکت کند.

……………………..

………………………..

……………………..

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

نه − 2 =

0