مبانی نظری وپیشینه پژوهش سلامت روان وعلت اختلال روانی

مبانی نظری وپیشینه پژوهش سلامت روان وعلت اختلال روانی

سلامت روان

اصطلاح سلامت ­روانی، اصطلاحی است که از آن برای بیان و اظهار کردن هدف خاصی برای جامعه استفاده می­شود. هر فرهنگی براساس معیارهای خاص خود بدنبال سلامت ­روان است. هدف هر جامعه این است که شرایطی را که سلامت اعضای جامعه را تضمین کند آماده نماید و سلامت­ روان قسمتی از سلامت کلی است. یک فرد زمانی سلامت ­روانی دارد که با شناخت و حفظ ویژگی­های شخصیتی خود را با محیط تطبیق دهد. شناخت خود مجموعه ادراکات و ارزش ها افکار و عواطف را تشکیل می­دهد که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود می­شود به این معنی او می ­فهمد کیست و چیست. در تأمین سلامت روان علاوه بر عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی نیز تأثیر فراوان دارند. اگر چه شناخت کامل ویژگی­های مربوط به سلامت ­روان در یک فرد بسیار مشکل است ولی زمانی افراد از نظر روانی سالم هستند که خصوصیات شاخص زیر را داشته باشند:

۱- اعتماد به نفس دارند.

از خصوصیات مثبت و برجسته خود استفاده می­کند در عین اینکه به محدودیت­ها و نواقص خود آشنایی دارند. توانایی­های خود را می­شناسد و حداکثر استفاده را می­ برد. واقعیت وجودی خود را آشکار نمی­کنند و به ­جای عذرآوری و دلیل­تراشی شکست­ها را به راحتی می­پذیرد و نگرانی به خود راه نمی­دهند.

۲- احتیاجات اولیه را به راحتی برطرف می­کند

برآوردن نیازهای اولیه زندگی به خصوص نیازهای جسمانی باعث تلاش دائمی در این افراد می­شود و با شناخت واقعیت­ها به­طور واقع بینانه­تری با مشکلات مقابله می­کنند.

۳- با دیگران به­دیده خوب می­نگرند

ضمن دوست داشتم دیگران به آنها اعتماد می ­کنند. در حفظ روابط دیگران کوشا هستند، محبت خویش را به ­طور مستقیم ابراز می ­کنند و برای آنها شواهد مناسب می­آورد.

 

۴- مسئولیت ­پذیرند

ضمن پذیرش مسئولیت مناسب با سن خود مسئولیت کارهایی را که­ خود انجام می­دهند می پذیرند و از کمی تجربه لذت می­برند و همیشه برای بهترین نتیجه در تلاش هستند (فرج زاده،۱۳۸۸).

تعریف سلامت ­روان

در مورد سلامت ­روان، تعاریف نظری فراوانی وجود دارد و یک توافق جمعی و مشترک بین اندیشمندان رشته­های مختلف در این مورد وجود ندارد. مثلاً پزشکان و افرادی که با دیدگاه پزشکی به این مسئله می­نگرند. سلامت ­روان را منوط به نداشتن علائم بیماری تلقی می­نمایند و روانشناسان و روانپزشکان نیز فردی را از نظر روانی سالم می­دانند که دچار علایم ­روانی که بیانگر اختلال در کارکردهای روانی است، نباشد و بتواند به هنگام مواجهه با مسایل و مشکلات اجتماعی در رفتارهایشان تعادل برقرار نمایند. کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامت فکر و روان را چنین تعریف می­نماید، سلامت ­روانی عبارت می­باشد از، سلامت فکر و روان، قابلیت برقراری رابطه هماهنگ و موزون با دیگران، تغییر و اصطلاح محیط­ فردی و اجتماعی، حل تضادها مشکلات و تمایلات فردی به­ طور منطقی، عادلانه و مناسب (میلانی­فر، ۱۳۷۳؛ به نقل از جوکار و سمنگان،۱۳۸۹).

لوینسون و همکارانش[۱] (۱۹۶۲) معتقدند که سلامت ­روانی، عبارت است از اینکه: اولاً فرد چه احساسی نسبت به خود و دیگران و دنیای اطراف دارد و ثانیاً به چگونگی سازگاری فرد با خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش ارتباط دارد. جاهودا[۲] (۱۹۸۲) نویسنده آمریکایی که نخستین کتاب را تحت عنوان «مفهوم سلامت فکری» در سال ۱۹۵۸ منتشر کرده است در تعریف سلامت ­روانی می­گوید: سلامت ­روانی عبارت است از واکنش ­های مطلوب، متناسب، مستقر انسانی در موقعیت­های مختلف، که راهنمای تحولات رفتاری فرد در برابر ناراحتی­ها و فشارهای درونی، بیرونی باشد (عطار شوشتری و شفاعی،۱۳۹۱).

پاتن[۳](۱۹۹۴) معتقد است که سلامت ­روان را بایستی به منزله توانایی افراد برای دستیابی به  اهدافی که برای خود در نظر گرفته است، تعریف نمود. فرد سالم، کسی است که از نظر کارکردهای روانی (از جمله، اندیشه، عاطفه، ادراک، رفتار) دچار اختلال نباشد و با خود، خانواده و اجتماع رابطه­ای هماهنگ و صمیمانه داشته باشد و وظایف و مسئولیت­های فرد را در قبال خانواده و جامعه به خوبی انجام دهد (فدایی،۱۳۹۰).

عوامل مؤثر بر سلامت ­روان

همه­ی متخصصان معتقدند که سلامت ­روان در تحول شخصیت واحد نقش بنیادین دارد. تصور تحول موزون انسان بدون وجود سلامت­ روان غیر ممکن است. بی ­شک عوامل متعددی بر سلامت ­روان تأثیر می­گذارند که فهرست­ کردن همه­­ی آنها دشوار است، چرا که وجود تفاوت­های فردی ممکن است به تنوع در عوامل مؤثر بر سلامت­ روان بی­انجامد، با این ­حال یافته­های حاصل از پژوهش­ها در زمینه­های زیست­ شناسی و علوم ­اجتماعی دانش ما را درباره­ی عواملی که ممکن است سلامت­ روان را تحت تأثیر قرار دهند وسعت بخشیده­اند (خزل پور،۱۳۹۰).

برخی از الگوهای مهمی که علت اختلال ­روانی را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می­دهد عبارتند از:

 

الگوی پزشکی

بر نقش شرایط اندام ­و از زوایای گوناگون که می­تواند کنش مغز را تحت تأثیر قرارداده و به اختلال روانی بیانجامد، تأکید ورزیده است.

الگو روان تحلیل­گری

در وهله­ی نخست بر موقعیت­های تنش­ زایی که به ­وسیله­ی اضطراب، متضمن تهدید برای افراد است متمرکز می­شود. چنانچه فرد به ­طور مؤثر با موقعیت اضطرابی سازش حاصل کند، اضطراب حذف می­شود و در صورتی که اضطراب و تنش ادامه یابد فرد نوعاً به ­مکانیزم­های دفاعی گوناگون، که سلامت­ روان وی را تحت تأثیر قرار می­دهند متوسل می­شود، این الگو به تجارب آغازین کودک در خانواده که به وسیله­ی هدایت نادرست والدین سرکوب شده است اهمیت بسیار می­دهد.

الگوی رفتاری ­نگری

یادگیری ­معیوب را عامل ­اساسی اختلال ­روانی می ­داند، سلامت ­روان ­به ­طور گسترده­ای توسط شکست در یادگیری رفتارهای سازش یافته­ی ضروری یا ناکامی در تسلط یافتن بر موقعیت­های اجتماعی به ­طور موفقیت ­آمیز تحت تأثیر قرار می­گیرد. ناگفته پیداست که رفتارهای سازش نایافته مانند سایر مهارت­ها، از محیط آموخته می­شود.

الگوهای هستی­نگرـ انسانی­نگر

بر توقف با تحریف تحول فرد به ­عنوان عامل اساسی که بر سلامت ­روان اثر می­گذارد تأکید می­ورزد. این الگوها بر تقویت انگیزش و شکل­گیری «خود» در فرد تأکید می­ کنند چنان ­چه فرد مجال­های رشد فردی و خودشکوفایی را انکار کند اضطراب ناامیدی و ناکامی را تجربه خواهد کرد. در نهایت به سازگاری خواهد انجامید، این الگو بیانگر این نکته است که انحراف از طبیعت انسانی که اساساً رو به توحید یافتگی و سازندگی دارد، به ­وسیله­ی شرایط ناخوشایند محیطی موجب سازش نایافتگی می­شود (آریا،۱۳۸۸).

سلامت روان در مکاتب مختلف

در این بخش به­ اختصار به تشریح سلامت ­روان بر اساس مکاتب ­مختلف روان­شناسی و روانشناسان برجسته هر دیدگاه در مورد سلامت ­روان و ویژگی­های افراد برخوردار از سلامت روانی بالا می­پردازیم.

رویکرد زیست­گرایی

این مکتب، که روانپزشکی از آن نشأت می­گیرد، در مطالعه رفتار انسان بر بافت­ها و اعضای بدن اهمیت زیادی قائل است. در حقیقت این دیدگاه به ­بیماری روانی بیشتر از سلامت­ روانی توجه دارد، چرا که بیماری روانی را زمره سایر بیماری­ها قرار می­دهد. دیدگاه روانپزشکی در تبیین بیماری روانی از الگوهای علوم­ پزشکی بهره می­گیرد و به ­پدیده­ها و اختلال­های فیزیولوژی اهمیت می­دهد. این دیدگاه در مورد انسان معتقد به اصل تعادل حیاتی می­باشد و بر این اساس سلامت روانی، نظام متعادلی است که خوب کار کند. اگر این تعادل بر هم بخور فرد به بیماری روانی دچار می­گردد(نعمت زاده،۱۳۹۲).

رویکرد روانکاوی و روانکاوی نوین

مکتب روانکاوی از این جهت که به مفهوم تعادل بین ساختارها، تشخیص و درمان استوار است، به مکتب زیست­گرایی شباهت­هایی دارد. روانکاوی معتقد است که شخصیت فرد از ۳ عنصر نهاد، من و من برتر تشکیل می­شود. به ­نظر برخی روانکاوان، فرد زمانی از سلامت ­روانی برخوردار می­گردد که من با واقعیت­ها سازگار شود و بتواند نشانه­های غریزی نهاد را کنترل نماید. درباره سلامت­ روانی، مفاهیم روانکاوی زیادی وجود دارد که در ادامه به ­نظر فروید بنیان­گذار روانکاوی و برخی از پیروان به نام مکتب می­پردازیم (فرج زاده،۱۳۸۸)……………………….

……………………….

………………………..

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

1 × پنج =

0