پیشینه تحقیق و مبانی نظری روش يادگيري در حد تسلط
پیشینه تحقیق و مبانی نظری روش يادگيري در حد تسلط
روش يادگيري در حد تسلط:
اين روش ابتدا در مدل يادگيري جان كارول (۱۹۶۳) ارائه شده و بعدها به وسيله بلوم (۱۹۶۸) گسترش يافت. نرخي زيربنايي روش يادگيري در حد تسلط اين است كه اگر شرايط مناسب آموزش مزاحم شوند و زمان كافي در نظر گرفته شود، هم يا تقريباً هم يادگيرندگان مي توانند هم يا تقريباً هم مدل سازي آموزش يك درس بياموزند، يعني برآنها تسلط يابند (بلد)، ۱۹۸۲، ترجمه سين، ۱۳۶۳ با گاسكي ويگلش، ۱۹۶۸٫
بر اساس اين نظريه، يادگيري آموزشگاهي مبتني بر زمان است . يعني هر چيز زمان يادگيري بيشتر باشد مقدار يادگيري نيز بيشتر خواهد بود:
مفهوم تسلط:
منظور از تسلط مقدار يادگيري واقعي يادگيرانه است. بنابراين، تسلط هم به بازده مطلوب يادگيري و هم به سطح قابل قبولي از عملكرد كه حاكي از توفيق در يادگيري باشد اشاره ميكند. معني اين سخن آن است كه يادگيري يا بر يك بازده يادگيري تسلط مييابد در تسلط يابي شكست ميخورد. يعني در ريشه . بر حد تسلط در جاي ممكن وجود ندارد.
مراحل روش يادگيري در حد تسلط:
۱- تعيين هدفهاي آموزشي: مهم هدفهاي آموزشي خود را در قالب هدفهاي دقيق رفتاري تهيه مي نمايد.
۲- تعيين رفتار ورودي و سنجش آغازين: معلم با تحليل هدف ها: اطلاعات و مهارتهاي پيش نياز ضرورت براي يادگيري آن را به صورت رفتارهاي ورودي مينويسد بر تهيه سنجش آغازين يا ارزشيابي آغازين ميپردازد.
۳- تعيين حد تسلط: ارزشيابي تكويني و تراكمي در روش يادگيري در حد تسلط بر نوعي ملاك يا معيار عملكرد نياز دارند كه نشان دهد يادگيرندگان در يادگيري هدفهاي آموزشي به حد تسلط رسيدهاند يا نه.
بلاك (۱۹۷۲) براي تعيين ملاك عملكرد در رسيدن به حد تسلط كمتر است كه اين ملاك بايد داراي ويژگيسازيي باشد:
الف- مبتني/ همان تصميم و ارزشي انتخاب هدفهاي آموزشي باشد.
ب – معلم بتواند آن را از لحاظ منطقي يا تجربي ؟ ملاكها ترجيح دهد.
پ- وقتي زمان كافي در اختيار يادگيري قرار دارد قابل دستيابي باشد.
اندرسون و بلاك (۱۹۷۷) براي آزمونهاي تكويني ۸۵ تا ۹۰ درصد عملكرد درست و براي آزمونهاي تراكمي نمره الف ( ۱۷ از ۲۰) را به عنوان ملاك پيشنهاد دادهاند.
۴- تعيين واحدهاي يادگيري: معلم محتواي درس را به ياداشتن ده از فصلها يا بخشها به واحدهاي يادگيري عملكرد اهداف تعدادي هدف آموزشي هستند تقسيم مي كند.
۵- اجراي آموزش يادگيري گروهي: معلم واحدهاي يادگيري را با داشتن دما از روشها و فنون مختلف به كل افراد كلاس آموزش ميدهد.
۶- اجراي ارزشيابي تكويني و آموزش اصلاحي: در هر واحد يادگيري پس از آموزش گروهي ارزشيابي تكويني اول اجرا ميشود، پس دانشآموزان كه به ملاك تسلط نرسيدهاند آموزش اصلاحي مي بينند مجرد ارزشيابي تكويني دوم اجرا ميشود.
۷- اجراي ارزشيابي تراكمي و نمره گذاري: معلم بعد از پياده كردن كامل طرح آموزشي با استفاده از يك آزمون پاسخ نهايي مجموعه يادگيريهاي دانشآموزان را ارزشيابي ميكند تأمين كند چند نفر بر حد تسلط و نمره قبولي رسيده و چند نفر در تسلط يابي شكست خورده و مردود شوند و تجربه نظر در آنها ميپردازد.
۸- تجديد نظر در طرح آموزشي: معلم پس از به دست آوردن نتايج ارزشيابي تكويني اول و دوم و ارزشيابي نهائي به قضاوت در بارة كيفيت آموزش گروهي، كيفيت آموزش اصلاحي و اثر بخشي طرح كلي آموزش.
محاسن روش تدریس یادگیری در حد تسلط:
۱- اين روش به نيازهاي دانشآموزان و تفاوت فردي آنان توجه ميكند.
۲- اين روش بر پيشرفت تحصيلي دانشآموزان چنين، اثر بخش دارد.
۳- موفقيت فرد در تسلط آموزش بر مفهوم خود (خود پنداره) او اثر بخش دارد.
محدوديتها:
۱- احتياج بر معلمان با تجربه و آشنا به روش تحقيق دارد.
۲- وقت گير است.
یادگیری تا حد تسلط (انفرادی)
يکى از فنون موفقيتآميز در امر يادگيرى روش يادگيرى تا حد تسلط است. چنانکه قبلاً در طرح کلر اشاره شد، شاگرد قبل از اينکه به پيشرفت خود ادامه دهد، بايد محتواى آموزشى را تا حد تسلط ياد گرفته باشد. نظريه يادگيرى در حد تسلط، توسط بلوم در سال ۱۹۶۸ و بلاک (Block) درسال ۱۹۷۱ مطرح شد. بر اساس اين نظريه، يادگيرى و پيشرفت تحصيلى فراگيران به طور وسيعى به زمان يادگيرى بستگى دارد (۱۹۶۳)، (کارول – Carroll). به عقيده کارول، شاخص اصلى استعداد تحصيلى شاگردان زمان است. بر اساس نظريه او، ميزان يادگيرى افراد طبق اين فرمول محاسبه مىشود:
میزان یادگیریf=زمان منظور شده برای یادگیری/زمان مورد نیاز برای یادگیری
در کلاسهاى معمولى براى آموختن يک واحد درسي، زمان را محدود مىکنند. آنان زمانى را که تک تک شاگردان براى يادگيرى نياز دارند، در اختيار آنان قرار نمىدهند و زمان يکسانى را براى همه در نظر مىگيرند. اين امر سبب مىشود که شاگردان ضعيف نمرات پايينى در امتحان پيشرفت تحصيلى کسب کنند و برعکس، شاگردان قوى در چنين امتحاناتى به نمرههاى ۸۰ و ۹۰ و حتى گاهى ۱۰۰ درصد دست يابند؛ زيرا آنان براى تسلط و يادگيرى کامل، زمان کافى و حتى وقت بيشترى را در اختيار دارند. البته کيفيت تدريس نيز بسيار مهم است. اگر سطح کيفيت تدريس بالا نباشد، شاگردان به وقت بيشترى نياز خواهند داشت و اگر روش تدريس مطلوب و عالى باشد، براى يادگيرى تا حد تسلط، وقت کمترى نياز خواهند داشت. داشتن انگيزه نيز در تداوم و اتمام فعاليتهاى آموزشى نقش مؤثرى دارد. استعداد و توانايى شاگرد نيز در مدل کارول فراموش نشده است؛ زيرا چنانچه شاگرد داراى استعدادى ضعيف باشد يا نتواند درس را بفهمد يا در خواندن آن ضعيف باشد، براى يادگيرى در حد تسلط به وقت بيشترى نيازمند است؛ بنابراين، ميزان يادگيرى به عوامل ياد شده مربوط است که در فرمول زير نيز مىتوان ديد:
………………………
………………………..
…………………………
دیدگاهی بنویسید