فلسفه بعثت پيامبران

فلسفه بعثت پيامبران

(۱۹صفحه ورد)

خداوند براى هدايت نوع بشر و رساندن انسانها به كمال مطلوب و سعادت جاويدان،پيامبران و رسولانى فرستاده است، چه اين كه اگر نمى‏فرستاد هدف آفرينش بشر حاصل نمى‏شد،و انسانها در گرداب گمراهى غوطه‏ور مى‏شدند و نقض غرض لازم مى‏آمد:<رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس على الله حجة بعد الرسل و كان الله عزيزا حكيما،پيامبرانى (را فرستاد) كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند،تا حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند (و راه سعادت را به همه نشان دهند و بر همه اتمام حجت‏شود) و خداوند توانا و حكيم است‏». (۱) ما معتقديم:از ميان آنها پنج نفر<اولو العزم‏»يعنى‏<صاحب شريعت و كتاب آسمانى و آيين جديد»بودند كه نخستين آنها<نوح‏» (ع) سپس‏<ابراهيم‏»و<موسى‏»و<عيسى‏» (ع) و آخرين آنها<حضرت محمد» (ص) است.

<و اذ اخذنا من النبيين ميثاقهم و منك و من نوح و ابراهيم و موسى و عيسى ابن مريم و اخذنا منهم ميثاقا غليظا،به خاطر بياور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و (همچنين) از تو و نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم،و ما از همه آنها پيمان محكمى گرفتيم (كه در اداى رسالت و نشر كتاب آسمانى كوشا باشند) ». (۲)

<فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل،صبر و استقامت كن آن گونه كه پيامبران اولوا العزم صبر و استقامت كردند». (۳)

ما معتقديم:پيامبر اسلام (ص) خاتم انبياء و آخرين رسولان الهى است و شريعت او براى همه مردم دنياست و تا پايان جهان باقى است،يعنى جامعيت معارف و احكام و تعليمات اسلام چنان است كه به تمام نيازمنديهاى انسان در جهات معنوى و مادى تا پايان جهان،پاسخ مثبت مى‏دهد،و هر كس ادعاى نبوت و رسالت تازه‏اى كند باطل و بى اساس است.

<ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين و كان الله بكل شى‏ء عليما،محمد (ص) پدر (خوانده) هيچ يك از مردان شما نيست،ولى رسول خدا و ختم كننده سلسله پيامبران است،خداوند به همه چيز آگاه است (و آنچه لازم بوده در اختيار او نهاده) ».

قداست مقام انبيا از ديدگاه قرآن

قرآن،انبياى عظام الهى را در والاترين مقام قداست قرار داده،سر آمد بندگان‏خالص حق تعالى شمرده است.اينان نخبگان و برگزيدگان خلايق به شمار مى‏روند.

ان الله اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهيم و آل عمران على العالمين (۱) ،خداوند،آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برگزيد».

در سوره انعام(آيه‏هاى ۸۷-۸۴)پس از آن كه از پيامبرانى مانند اسحاق ويعقوب،نوح،داود و سليمان و ايوب،يوسف و موسى و هارون و زكريا و يحيى وعيسى و الياس و اسماعيل و يسع و يونس و لوط،و پدران و فرزندان و برادران آنان‏ياد مى‏كند،آنان را به‏<محسنين‏»و<صالحين‏»وصف مى‏كند،كه آنان را بر جهانيان‏برترى داده و به راه راست هدايت نموده است.

در آيات و سوره‏هاى ديگر با بهترين وصفى آنان را ستوده است كه با مختصرمراجعه به قرآن كريم اين ستايش والا به خوبى آشكار مى‏شود.

اين گونه تعبيرها در مورد پيامبران و اولياى الهى مخصوص قرآن است.در سايرمتون تعبيرات ناروا در اين زمينه زياد به چشم مى‏خورد.درباره حضرت نوح‏نوشته‏اند شراب خوار مستى بود كه از شدت بيهوشى برهنه و مكشوف العوره درميان چادر افتاده بود (۲) . درباره حضرت ابراهيم نوشته‏اند كه هم سر خود را به دروغ‏خواهر معرفى كرد تا جان و مال خود را حفظ نمايد (۳) .در صورتى كه هاجر در آن‏هنگام در سنين بالاى عمر خويش در حدود هفتاد سالگى بود و جاى واهمه نبودكه فردى غيور مانند حضرت ابراهيم، ناموس خود را فداى جان و مال خود كند.

…………………..

…………………..

مراحل خرید فایل دانلودی
اگر محصول را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

محصولات مرتبط

مجوز ارسال دیدگاه داده نشده است!

0